6 ملاحظات کلیدی برای بودجه بندی

با وجود تغییر نام تجاری در متا – شرکتی که قبلاً به نام فیس بوک شناخته می شد – انتظار می رود گزینه های تبلیغاتی در فیس بوک و اینستاگرام برای آینده قابل پیش بینی همانطور که می شناسیم باقی بمانند.

امید است که توجه اخیر از جلسات عمومی، شرکت را تشویق کند تا نواقص خود را برطرف کند.

در عین حال، به نظر می رسد تعامل کاربران با تبلیغات در فیس بوک و اینستاگرام و عملکرد کمپین، سرمایه گذاری بیشتر بودجه بازاریابی در این پورتال ها را توجیه می کند.

با پلتفرم های مدیریت تبلیغات یکپارچه آنها، به اندازه کافی ساده است که یک کمپین فیس بوک را با گسترش آن به اینستاگرام افزایش دهید.

در واقع، بسیاری از تبلیغ‌کنندگان این کار را بدون بررسی دقیق انجام می‌دهند و سپس به عملکرد در هر دو پلتفرم به‌گونه‌ای نگاه می‌کنند که انگار یک موجودیت واحد است. که به خوبی می تواند نتایج مثبتی به همراه داشته باشد.

با این حال، برای کارآمدترین تخصیص بودجه و یک استراتژی دقیق تر، توصیه می شود که به صورت موردی به دو پورتال نزدیک شوید.

بنابراین چه زمانی باید در فیس بوک و اینستاگرام به طور همزمان تبلیغ کرد و چه زمانی بهتر است فقط با یکی از آنها رفت؟ پاسخ به 6 نکته زیر بستگی دارد:

1. دسترسی مخاطب
2. قالب آگهی
3. مرحله توجه به مخاطب
4. پشتیبانی از محتوای متنی
5. تلاش های ارگانیک در پلت فرم.
6. منابع مدیریت کمپین

1. دسترسی مخاطبان خود را تا 25 درصد افزایش دهید

از ژانویه 2021، 75% از همه کاربران فیس بوک نیز در اینستاگرام بودند. این نشان می دهد که با اجرای تبلیغات فیس بوک خود در اینستاگرام، تا 25٪ دسترسی بیشتر را خواهید داشت.

با این حال، از آنجایی که این یک میانگین است، دستیابی افزایشی واقعی ممکن است کوچکتر باشد. برای اطمینان از افزایش دسترسی قابل توجه، از آن استفاده کنید ابزار تخمین اندازه مخاطب برای تخمین اندازه مخاطبان بالقوه در هر پلتفرم.

اگر این تفاوت در 10٪ باشد، توصیه نمی شود که هم در فیس بوک و هم در اینستاگرام اجرا شود.

اکثریت قریب به اتفاق کاربران در یک پلتفرم ممکن است قبلاً آن را روی پلتفرم دیگر دیده باشند و حداقل دستاوردهای بالقوه بعید است که کار شما را برای مدیریت و گزارش آن سطح کمی از عملکرد افزایشی توجیه کند.

2. از فرمت های تبلیغاتی منحصر به فرد هر پلتفرم بهره ببرید

اینستاگرام همچنان به تکامل فرمت های تبلیغاتی خود ادامه می دهد و اکنون حتی برخی از ویژگی های تجارت الکترونیک را پشتیبانی می کند.

با این حال، اینستاگرام به جای کاربرانی که مصمم به تراکنش هستند، مقصدی برای الهام گرفتن و مرور ایده است.

در همین حال، فیس بوک تمایل دارد که فرمت های تاثیرگذاری بالایی را نداشته باشد که باعث شگفتی کاربر مانند تبلیغات اینستاگرام شود.

فقط در صورتی که تصاویر مورد توجه غالب هستند، اجرا در اینستاگرام را در نظر بگیرید، به خصوص اگر قرار است تأثیری به یاد ماندنی داشته باشید.

اگر از یک ویدیوی کوتاه با هدف ایجاد تعامل با ویدیو استفاده شود، اینستاگرام نیز اولین انتخاب پیشنهادی است.

فیس بوک تمرکز بهتری برای هر استراتژی «قیف پایین تر» است، به ویژه برای تجارت الکترونیک یا کمپین های تبدیل محور که در آن تراکنش در خارج از پورتال در یک سایت جداگانه انجام می شود.

کاربران اینستاگرام تمایل دارند در سفر بررسی خود زودتر باشند و تمایل به ماندن در پورتال دارند.

با این حال، اگر تصاویر شما کاربردی‌تر از تداعی‌کننده هستند و فعالیت‌های درون پورتال (مثلاً نظرات، اشتراک‌گذاری‌ها) مهم‌تر از بازدیدهای ترافیک خارج از پورتال است، اجرا بر روی هر دو پلتفرم را در نظر بگیرید.

3. روی هدف مخاطبان خود ضربه بزنید

همانطور که در بالا اشاره شد، کاربران فیس بوک و اینستاگرام تمایل دارند در جهت مخالف در مورد هدف خود کج شوند.

هر پلت فرم کاربران را در تمام مراحل قیف بازاریابی جذب می کند. با این حال اینستاگرام تمایل دارد رفتارهای قیف بالایی را تشویق کند که مرور و تعامل بالا با دارایی های تبلیغات بصری را تشویق می کند.

در مقابل، فیس‌بوک از بسیاری از رفتارهای قیف پایین‌تر پشتیبانی می‌کند که به کاربران امکان خرید، ثبت نام و انجام بسیاری از اقدامات مرتبط با تراکنش را می‌دهد.

اولویت‌بندی اینستاگرام را برای استراتژی‌های مخاطب با قیف بالا و فیسبوک را برای تلاش‌های قیف پایین‌تر در نظر بگیرید.

در صورت امکان، تلاش‌های متعددی را در هر دو پلتفرم انجام دهید، اما با دارایی‌های خلاقانه و پیام‌رسانی متفاوت، به طوری که هر تلاش در هر یک از این مراحل، بیشتر متناسب با هدف کاربر باشد.

از سوی دیگر، اگر در حال توسعه یک استراتژی Mid-funnel هستید، داشتن رویکرد یکسان برای اینستاگرام و فیسبوک کافی است.

4. محتویات متنی پشتیبان را تنظیم کنید

اینستاگرام در درجه اول یک کانال بصری است. در حالی که کاربران به خواندن برخی از متن های پشتیبانی عادت کرده اند، فیسبوک کانال بهتری برای استفاده در صورت نیاز به اشتراک گذاری اطلاعات پشتیبان مهم در واحد تبلیغات است.

این نه تنها شامل متنی می شود که ممکن است در قسمت بصری گنجانده شود، بلکه به خصوص قسمت متنی فیلدهای عنوان و توضیحات را شامل می شود.

اگر به مقدار متوسطی از متن نیاز باشد، می‌توان از هر دو پلتفرم به طور موثر استفاده کرد.

با این حال، اگر بیش از دو جمله استفاده شود، فیسبوک به احتمال زیاد جایی است که مردم برای خواندن آن وقت بگذارند.

5. با تلاش های ارگانیک خود، هم افزایی ایجاد کنید

چه در فیس‌بوک یا اینستاگرام، تبلیغ شما با نمایه و فید ارگانیک شما به صورت پسوندی مرتبط می‌شود. اگر فید ارگانیک شما فعال نبوده است، به افزایش فعالیت ارگانیک منجر به کمپین اجتماعی پولی فکر کنید.

تبلیغات پولی به کاربران امکان اتصال و دیدن نمایه ارگانیک شما را می دهد.

هر کسی که با کسب و کار شما آشنا نیست و (به لطف تبلیغ جذاب شما) اکنون می خواهد بیشتر بیاموزد، ممکن است بخواهد به نمایه ارگانیک شما بروید.

اگر متوجه شوند که نمایه ارگانیک فعالیت کمی داشته است، تجربه کاربری ضعیفی خواهد بود.

اگر حضور ارگانیک شما در فیس بوک یا اینستاگرام خیلی قوی نیست، تبلیغات خود را فقط به پلتفرمی با حضور قوی تر محدود کنید.

6. تخصیص منابع برای بهینه سازی هر پلتفرم

در حالی که بسیاری از ابزارهای گزارش دهی و تنظیم بین فیس بوک و اینستاگرام به اشتراک گذاشته می شوند، برای بهترین عملکرد و تجزیه و تحلیل نتایج، فرد نیاز به درک قوی از هر پلتفرم دارد.

این امر مستلزم داشتن منابع تخصصی با دانش هر پلتفرم و زمان سرمایه گذاری در مدیریت هر پلتفرم است. اگر برای تیم شما اینطور نیست، از کم کردن منابع خود اجتناب کنید و فقط روی فیس بوک یا اینستاگرام تمرکز کنید.

تمرکز بیشتر در عمق بهینه‌سازی سودی به همراه خواهد داشت، که اگر همان تیم مجبور شود دو بار کار را روی دو پلتفرم انجام دهد، قربانی خواهد شد.

بدون شک با تکامل متا، قالب‌ها و قابلیت‌های تبلیغاتی بیشتری ظاهر می‌شوند. با ما همراه باشید و از این شش معیار استفاده کنید تا تصمیم بگیرید که آیا بهتر است هم در فیس بوک و هم در اینستاگرام اجرا کنید یا تمام تلاش خود را فقط روی یکی متمرکز کنید.

منابع بیشتر:

تصویر ویژه: Shutterstock/Metamorworks