نظرات نویسنده کاملاً متعلق به خودش است (به استثنای رویداد غیرمحتمل هیپنوتیزم) و ممکن است همیشه منعکس کننده نظرات Moz نباشد.
این پست گسترش چیزی است که من در سخنرانی امسال خود در MozCon در مورد آن بحث کردم: دیدگاه من که زمان زیادی که صرف تحقیقات کلمات کلیدی می شود اساساً تلف می شود.
اشتباه نکنید – تحقیق کلمات کلیدی، البته، مهم است. SEO و کسب و کارها از تحقیقات کلمات کلیدی استفاده می کنند تا تصمیم بگیرند که کدام بخش از کسب و کار خود را اولویت بندی کنند، نتایج فعالیت های خود را پیش بینی کنند، فرصت های احتمالی را برای گسترش ارزیابی کنند، و البته برای نوشتن برچسب عنوان، کپی رایترهای مختصر یا شرکت در فعالیت های تاکتیکی دیگر. نکته این است که اگر به یک مشاور غیر سئو – شاید یک مشاور مدیریت – برای این سطح از بینش استراتژیک پول میدادید، هزینه زیادی خواهید پرداخت و با دقت گوش میکردید.
و با این حال، در مشاغل سئو، تحقیق کلمات کلیدی کاری است که به احتمال زیاد به جوانترین عضو تیم واگذار میشود. این کار غرغر محسوب می شود. این خسته کننده، خسته کننده، تکراری و آسان است – بنابراین ما فکر می کنیم. من این را می دانم، زیرا من به عنوان یک کارشناس ارشد SEO بارها این فرض (اشتباه) را مطرح کرده ام و در اوایل کارم درگیر آن “کار غرغر” بودم.
من فکر می کنم سه راه اصلی وجود دارد که ما آن چیزی را که باید یک تفکر استراتژیک درگیر باشد به کسل کننده تبدیل کنیم. من آنها را در زیر پوشش خواهم داد، به همراه اینکه به جای آن روی چه چیزی تمرکز کنیم.
کمیت در مقابل کیفیت
اگر موتور جستجوی مورد علاقه خود را انتخاب کنید و به دنبال راهنماهایی در مورد نحوه انجام تحقیق در مورد کلمات کلیدی بگردید، متوجه خواهید شد که یک موضوع رایج این است که با جمع آوری لیست جامع ترین کلمات کلیدی ممکن شروع کنید. اگر ردیفهای شما در اکسل یا سلولهای Google Sheets تمام شود، ظاهراً نشان افتخار است.
شاید از ابزارهایی مانند ضربکننده کلمات کلیدی، کنسول جستجوی گوگل و جستجوی سایت GA برای اضافه کردن انواع مبهم از کلمات کلیدی مورد نظر خود تا جایی که میتوانید استفاده کنید.
اگرچه این یک کار احمقانه است.

همان وبلاگی که در حال حاضر می خوانید، 48 درصد از ترافیک روزانه خود را از کلمات کلیدی دریافت می کند که تنها با یک کلیک کلیک می کنند. و اینطور نیست که ما هر روز همان انتخاب کلمات کلیدی کم ترافیک را دریافت کنیم. خود گوگل دارند گفت مکرراً 15 درصد از کلمات کلیدی که هر روز می بینند برای آنها کاملاً جدید است.
در این زمینه، چگونه میتوانیم امیدوار باشیم که هر کلمه کلیدی ممکنی را که کسی ممکن است برای دسترسی به سایت ما استفاده کند، واقعاً جذب کنیم؟ کاملا بی معنی به نظر می رسد.
چرا وقت خود را صرفه جویی نکنیم و تحلیل خود را تا حد زیادی ساده نکنیم، فقط با گرفتن چند کلمه کلیدی اصلی برای هر هدف منحصر به فردی که می خواهیم هدف قرار دهیم?

تولید یک لیست عظیم از کلمات کلیدی که احتمالاً شامل سه یا چهار هدف باشد، آسان است، اما اتلاف وقت بزرگ است، زیرا بخش کوچکی از دریای گسترده و ناشناخته کلمات کلیدی را تولید خواهید کرد و بهینه سازی می کنید. به هر حال اصلی ترین ها ناگفته نماند که بقیه تجزیه و تحلیل شما را دردناک می کند و بعد از آن مصرف آن بسیار دشوار است.
در عوض، سعی کنید 90 درصد از اهداف صفحه، محصول یا سایت جدید بالقوه خود را به جای 90 درصد از کلمات کلیدی بالقوه به دست آورید. این بسیار واقعیتر است و میتوانید زمانی را که صرفهجویی میکنید به جای فحش دادن به Excel صرف انتخابهای استراتژیک کنید. در کدام یادداشت…
حذف اتوماسیون
یکی دیگر از توصیه های رایج استفاده دستی از SERP های گوگل به عنوان ابزار تحقیق کلمات کلیدی است. این در اصل خوب است، و توصیهای است که من انجام دادهام، بهویژه به تیمهای تحریریهای که در مورد تک تک محتوا تحقیق میکنند، زیرا کمک میکند تا تحقیقات بیشتر در مورد چیزی که واقعاً میخواهند بر آن تأثیر بگذارند (Google SERP) احساس کند.
با این حال، برای تحقیقات کلمات کلیدی در مقیاس که توسط یک متخصص SEO انجام شده است، این یک مرحله بیش از حد دستی و اضافی است. چرا؟

زیرا احتمالاً در حال انجام این کار، احتمالاً دو بار، در بخشهای دیگر فرآیند خود هستید. اگر از یک مجموعه سئو محبوب استفاده میکنید – البته ترجیحاً Moz Pro، اما فقط ما نیستیم – این دادهها به احتمال زیاد در هر پیشنهادی که دانلود کردهاید گنجانده شده است. از جمعآوری دستی دادهها (یا بدتر از آن، خراش دادن نامطمئن و پیچیده SERP در رایانه شخصی خود) صرفهجویی کنید و فقط یک بار این اطلاعات ارزشمند را جمعآوری کنید.
به طور مشابه، اگر شما عمدتا به دنبال کلمات کلیدی هستید باید برای رتبهبندی بهجای اقیانوس گسترده فرصت، با دیدن اینکه رقبای شما چه کسانی هستند و چه رتبهای را برای شما رتبهبندی نمیکنند، 90% از آن را دریافت خواهید کرد.

این واقعاً لازم نیست یک مصیبت بزرگ باشد. باز هم، این در مورد صرف زمان بیشتر برای بخش مهم و زمان کمتری برای کار خرخر است.
معیارهای اشتباه
با این حال، “نکته مهم” احتمالاً اولویت بندی است، به این معنی که احتمالاً در مورد معیارها است.
به طور معمول، معیار اولیه درگیر در تحقیق کلمات کلیدی، حجم جستجو است، و این احتمالاً اجتناب ناپذیر است (اگرچه، همه حجم جستجو برابر نیستند – مراقب جمعه تخته سفید در پاییز باشید)، اما حتی دقیق ترین حجم جستجو نیز ممکن است از دست برود. داستان کامل
مشکل اصلی در اینجا این است که نرخ کلیک برای کلمات کلیدی بسیار متفاوت است. محدوده زیر برای یک نمونه تصادفی از MozCast است:

نمودار نشان می دهد که تنها حدود یک سوم از کلمات کلیدی در این مجموعه تصادفی دارای CTR نزدیک به 100٪ برای همه نتایج ارگانیک ترکیب شده است. همچنین واریانس بالا در کل CTR ها را در بین کلمات کلیدی این گروه نشان می دهد.
این غیر معمول نیست و در حال حاضر در فضای SEO به خوبی مورد بحث قرار گرفته است. بسیاری از SERP ها نتایج ارگانیکی دارند که اساساً از پایین شروع می شوند. منظور از تحقیق کلمات کلیدی این است که حجم آنچنان معیار بزرگی نیست. این یک مؤلفه مهم است – شما به حجم و CTR نیاز دارید تا بفهمید چه تعداد کلیک ممکن است در دسترس باشد – اما به خودی خود کمی مشکوک است.
باز هم، لازم نیست که این یک مصیبت بزرگ باشد، هرچند، بسیاری از ابزارها، از جمله Moz Pro، تخمینهای CTR را برای کلمات کلیدی به شما ارائه میدهند. بنابراین در همان جایی که حجمهایتان را دریافت میکنید، میتوانید معیاری به دست آورید که مانع از اولویتبندی چیزهای اشتباه شما شود، یا به عبارت دیگر، از اتلاف بیشتر وقتتان جلوگیری کند.
TL;DR: وقت خود را تلف نکنید
مقدار زیادی مهارت، نکات ظریف و تجربه در تحقیقات کلمات کلیدی وجود دارد که من در اینجا پوشش نداده ام. اما امید من این است که بتوانیم عادت کنیم که روی آن قسمتها تمرکز کنیم و فقط در صفحهگسترده خالی فریاد نزنیم.