نظرات نویسنده کاملاً متعلق به خودش است (به استثنای رویداد غیرمحتمل هیپنوتیزم) و ممکن است همیشه منعکس کننده نظرات Moz نباشد.
بسیاری از سئوکارها به تحقیق در مورد کلمات کلیدی به عنوان بخش بسیار اساسی سئو فکر می کنند که در واقع می تواند یک مشکل باشد. در جمعه تخته سفید امروز، تام برخی از اشتباهات رایج سئوکاران را در هنگام انجام تحقیقات کلمات کلیدی که به راحتی قابل رفع است، توضیح می دهد، که بسیاری از آنها از معیارهایی مانند حجم جستجو، نرخ کلیک و سختی ناشی می شوند.

روی تصویر وایت برد بالا کلیک کنید تا یک نسخه با وضوح بالا در یک تب جدید باز شود!
رونویسی ویدیو
جمعه مبارک، طرفداران Moz، و امروز قصد دارم با شما در مورد معیارها صحبت کنم، اما به طور خاص معیارهایی برای تحقیق کلمات کلیدی. اکنون فکر می کنم این یک بخش بسیار اساسی از سئو است. بسیاری از مردم آن را به عنوان یک بخش بسیار اساسی از سئو می دانند که گاهی اوقات می تواند مشکل ساز شود.
من فکر می کنم اغلب این ممکن است اولین کاری باشد که از شما خواسته می شود در حرفه سئوی خود انجام دهید. اما من فکر می کنم برخی از انواع اشتباهات یا سوء تفاهم های رایج در تحقیقات کلمات کلیدی وجود دارد که رفع آنها بسیار آسان است و بسیاری از آنها از معیارها ناشی می شوند. بنابراین این سه معیاری است که امروز می خواهم در مورد آنها صحبت کنم. بنابراین حجم جستجو، نرخ کلیک و دشواری وجود دارد. من می خواهم با شما در مورد اینکه چگونه می توانید از اینها با هم استفاده کنید و در کجا باید مراقب باشید صحبت کنم.
حجم جستجو
بنابراین حجم جستجو، من فکر میکنم بدیهی است که از این به عنوان یک معیار فاصله نخواهید داشت. من از شما نمی خواهم که از این به عنوان یک معیار فاصله بگیرید، نگران نباشید. اما برخی از مشکلات شناخته شده و برخی مشکلات کمتر شناخته شده را دارد.
مشکلات با داده های Google Keyword Planner
بنابراین یکی از شناختهشدهترین آنها، فکر میکنم، احتمالاً حدود هفت سال پیش در حال حاضر، میتوانم راس جونز بزرگ فقید را به یاد بیاورم که در مورد برخی از مشکلات مربوط به دادههای Google Keyword Planner صحبت میکرد، که واقعاً یک منبع داده در همه جا در بسیاری از موارد است. ابزار.
می فهمم چرا در بسیاری از موارد، این تنها منبع داده عملی برای استفاده است. اما دادههای Google Keyword Planner مشکلاتی دارند. بنابراین من اکنون وارد این موارد نمی شوم، زیرا همانطور که گفتم، در این صنعت زیاد در مورد آن صحبت شده است. امیدواریم برخی از آن منابع قدیمی به زیر پیوند داده شوند.
اما من فقط می خواهم در مورد اینکه چقدر می تواند در تحقیقات شما و آنچه که می خواهید برای کسب و کار خود انجام دهید تأثیرگذار باشد صحبت کنم. بنابراین اخیراً آزمایشی انجام دادم که در آن تعدادی از کلمات کلیدی نمونه جمعآوری کردم و آنها را در معیارهای مختلف و ابزارهای مختلف محک زدم تا ببینم چه حجمی به دست آوردهام. اکنون، منبع حقیقتی که من در اینجا استفاده می کنم، کنسول جستجوی گوگل است. بنابراین می توانید به طور منطقی مطمئن باشید که اگر برای چیزی رتبه اول را کسب کنید، سپس در کنسول جستجوی گوگل، تعداد نمایش هایی که دارید معادل حجم واقعی خواهد بود.
در حال حاضر، برخی از هشدارها وجود دارد. شاید شما فقط در روزهای خاصی یا در افراد محلی خاص یا دستگاه های خاص رتبه اول را کسب کنید. مجموعه ای از پاک کردن داده ها و کارهایی وجود دارد که باید انجام دهیم تا آن را پاک کنیم. اما وقتی این کار انجام شد، میتوان گفت، خوب، در این نمونه خاص از کلمات کلیدی، میانگین حجم جستجو حدود 97 جستجو در ماه بود. حالا، می توانست هر چیزی باشد.

فقط در این نمونه خاص، 97 جستجو در ماه اتفاق افتاد. حالا توی ابزار Moz همون مجموعه کلمات کلیدی رو گذاشتم و میانگین 101 گرفتیم که من ازش خیلی راضی هستم. این کاملاً نزدیک است. سپس در چند ابزار رقیب که از دادههای Google Keyword Planner نیز استفاده نمیکنند، 150 و 190 به دست آوردند. بنابراین به همان ترتیب بزرگی.
اما در آن زمان داده های Google Keyword Planner به طور متوسط 1803 بود. بنابراین، به هر حال، برای اینکه نمودار را به مقیاس تبدیل کنید، حتی روی تخته سفید هم قرار نمیگیرد. بدیهی است که این یک مشکل بزرگ است. اگر از این در هر نوع تجارت مهمی استفاده میکردید و رئیستان میگوید، “اوه، میتوانید تخمین بزنید که این بخش جدید سایت چقدر ترافیک میتواند داشته باشد یا چه مقدار درآمد ممکن است داشته باشیم؟” و تخمین شما با ضریب کمتر است. 18، این یک مشکل خواهد بود.
پس این یک خطر بزرگ است. حتی اگر این یک مشکل قدیمی است، من واقعاً از تأثیرگذاری این موضوع در دنیای واقعی شگفت زده شدم.
SERP ها در طول زمان تغییر می کنند
مشکل دیگر حجم کلمات کلیدی کمی ظریفتر است و به میزان تغییر SERP در طول زمان در حال حاضر مربوط میشود. مسئله اینجاست که ما فقط به حجم جستجو علاقه مندیم زیرا به کلیک ها علاقه مندیم.
ما می خواهیم مردم یک کلمه کلیدی را جستجو کنند و می خواهیم بدانیم چند نفر یک کلمه کلیدی را جستجو می کنند زیرا فکر می کنیم ممکن است با رتبه بندی کلیک آنها را برنده شویم. اما مشکل اینجاست که این روزها، حجم جستجو در واقع به شما ایده چندانی در مورد اینکه چند نفر ممکن است کلیک کنند یا می توانند کلیک کنند، به شما نمی دهد. بنابراین ممکن است کلمات کلیدی با حجم بسیار مشابه داشته باشید که در واقع تعداد کلیک های بسیار متفاوتی در دسترس دارند.
این یک نمونه تصادفی از کلمات کلیدی از 750 کلمه کلیدی MozCast است. من اینها را در Moz Pro قرار دادم تا ایدهای از نرخهای کلیک مختلف داشته باشم، و این کل نرخ کلیک درخواستها است. بنابراین این درصد افرادی است که روی هر چیزی کلیک کردهاند، نه فقط یک نتیجه خاص. هشتاد و پنج مورد از این کلمات کلیدی، بنابراین بیش از 10٪ از این کلمات کلیدی، نرخ کل کلیک برای همه نتایج زیر 20٪ بود، به این معنی که اکثریت قریب به اتفاق افراد روی هیچ کلیکی نکردند.

تنها حدود یک سوم از این کلمات کلیدی، کمی بیش از یک سوم از این کلمات کلیدی، تعداد کل کلیکهایی داشتند که مشابه حجم جستجو، 81% تا 100% حجم جستجو بود. بنابراین این واقعا جالب است زیرا در اینجا یک گسترش وحشی وجود دارد، و این از یک نمونه کلمه کلیدی به نمونه دیگر بسیار متفاوت است. اساساً معنی این است که دانستن میزان صدا به این معنا نیست که شما واقعاً در مورد کلیک ها اطلاع دارید، حداقل بیشتر.
بنابراین وقتی از حجم جستجو به عنوان معیار استفاده می کنیم، این کمی مشکل است. ما به نوعی باید استفاده کنیم، اما ممکن است برخی از مشکلات وجود داشته باشد.
نرخ کلیک
پس چگونه می توانیم از آن دور شویم؟ بنابراین، همانطور که قبلاً در مورد آن صحبت کردم، یکی از مواردی که می توانیم به آن نگاه کنیم نرخ کلیک در ترکیب با حجم جستجو است. بنابراین من فقط گفتم، در Moz، شما می توانید به کل نرخ کلیک یک پرس و جو نگاه کنید، اما همچنین می توانید در کنسول جستجو با نرخ کلیک فقط برای نتیجه خاص خود در جایی که اکنون رتبه بندی کرده اید، نگاه کنید.
بنابراین این می تواند به شما کمک کند تا ایده بهتری برای نوع فرصت واقعی که با یک کلمه کلیدی همراه است به جای حجم جستجو داشته باشید، که اساساً به خودی خود سرنخ زیادی در مورد آن به شما نمی دهد. بنابراین می توانید از این موارد با هم استفاده کنید تا ایده بهتری داشته باشید.
دشواری کلمه کلیدی
آخرین معیاری که میخواهم درباره آن صحبت کنم و میتوانید با آنها استفاده کنید، سختی است.
بنابراین دشواری کلمه کلیدی معیاری است که در Moz داریم. برخی از ابزارهای دیگر موارد مشابهی دارند. کاری که ما انجام میدهیم این است که از سایر نتایجی که برای آن کلمه کلیدی رتبهبندی میشوند، اعتبار صفحه و دامنه را در نظر میگیریم تا به نوعی ایدهای از سختی سهم جدول برای این رقابت داشته باشیم. سپس به نرخ کلیک، کل نرخ کلیک آن پرس و جو نیز نگاه می کنیم، همانطور که من در مورد آن صحبت کردم.

بنابراین این ایده به شما می دهد که چگونه این SERP احتمالاً توسط ویژگی های Google یا چیزی شبیه به آن تحت سلطه قرار می گیرد. سپس با هم این نمره دشواری ما را تشکیل می دهد. بنابراین این به شما ایده ای از سطح فرصت در اینجا می دهد. بنابراین وقتی از هر سه مورد با هم استفاده می کنید، می توانید بگویید: “خوب، من این تعداد جستجو و این نرخ کلیک دارم، بنابراین می دانم چند کلیک در دسترس است. سپس با مشکل، می دانم که چند مورد از کلیک ها وجود دارد. شاید بتوانم این کلیک ها را ببرم.”
پس همین. نسبتاً سریع و ساده. امیدوارم که مفید بوده باشید در شبکه های اجتماعی به ما اطلاع دهید، و من مطمئن هستم که ما تعداد بیشتری از این موارد را در آینده خواهیم داشت. متشکرم.